علم روانشناسی



 
 
10 Intriguing TED Talks For Psychology Students
 
 
بازنگری استراتژی های پیشگیری از خودکشی: 10 سال بررسی سیستماتیک
گیل زالسمن ، کیت هاوون ، دانوتا واسرمن ، کایز ون هیرینگن ، الا آرنسمان ، مارکو سرکیاپون ، ولادیمیر کارلی ، سیریل هشل ، ران بارزیلی ، جودیت بالازز ، گیورگی پوربل ، ژان پیر کان ، پیلار آلژاندرا سزیز ، سدرین بورسینسینو بوسینسینو بوسینسینو Cozman ، اولریش هگل ، جوزف Zohar خلاصه زمینه و هدف بسیاری از کشورها در حال تدوین استراتژی های پیشگیری از خودکشی هستند که مدارکی با کیفیت و به روز برای آنها لازم است. ما شواهد به روز شده در مورد اثربخشی مداخلات پیشگیری از خودکشی را از سال 2005 ارائه داده ایم.
MethodsWe PubMed و کتابخانه کوکران را با استفاده از چندین اصطلاح مربوط به پیشگیری از خودکشی برای مطالعات منتشر شده بین 1 ژانویه 2005 و 31 دسامبر 2014 جستجو کردیم. ما هفت مداخله را ارزیابی کردیم: آموزش عمومی و پزشک ، راهبردهای رسانه ای ، غربالگری ، محدود کردن دسترسی به خودکشی ، درمان و پشتیبانی از اینترنت یا خط تلفن مستقیم. داده ها در مورد نتایج اولیه مورد علاقه ، یعنی رفتار خودکشی (خودکشی ، تلاش ، یا ایده پردازی) ، و نتایج واسطه یا ثانویه (جستجوی درمان ، شناسایی افراد در معرض خطر ، تجویز داروهای ضد افسردگی یا نرخ استفاده یا مراجعه به بیماران) استخراج شد. 18 کارشناس پیشگیری از خودکشی از 13 کشور اروپایی ، همه مقالات را مرور کردند و قدرت شواهد را با استفاده از معیارهای آکسفورد ارزیابی کردند. از آنجا که ناهمگونی جمعیت ها و روش شناسی متاآنالیز رسمی را مجاز نمی دانند ، ما یک تحلیل روایی ارائه می دهیم.
یافته ها: ما مطالعات 1797 را شناسایی کردیم ، از جمله 23 بررسی سیستماتیک ، 12 متاآنالیز ، 40 کارآزمایی کنترل شده تصادفی (RCT) ، 67 کارآزمایی کوهورت ، و 22 تحقیق زیست محیطی یا مبتنی بر جمعیت. شواهد مربوط به محدود کردن دسترسی به ابزارهای کشنده در پیشگیری از خودکشی از سال 2005 تقویت شده است ، به خصوص با توجه به کنترل مسکن ها (کاهش کلی 43٪ از سال 2005) و نقاط داغ برای خودکشی با پریدن (کاهش 86٪ از سال 2005 ، 79٪ تا 91٪) برنامه های آگاهی در مدارس نشان داده شده است که تلاش های خودکشی را کاهش می دهند (نسبت شانس [OR] 0 · 45 ، 95 C CI 0 · 24–0 · 85؛ p = 0 · 014) و ایده خودکشی (0 · 5 ، 0 · 27–0 · 92؛ p = 0 · 025). خاصیت ضد خودکشی کلوزاپین و لیتیم اثبات شده است ، اما ممکن است کمتر از آنچه که قبلاً تصور می شد ، خاص باشد. درمان های دارویی و روانشناختی مؤثر افسردگی در پیشگیری از اهمیت برخوردار است. شواهد غیرقابل اطمینان برای ارزیابی مزایای احتمالی پیشگیری از خودکشی غربالگری در مراقبت های اولیه ، به طور کلی آموزش عمومی و دستورالعمل های رسانه ای وجود دارد. رویکردهای دیگری که نیاز به بررسی بیشتر دارد شامل آموزش دروازه بان ، آموزش پزشکان و پشتیبانی از اینترنت و کمک هزینه می باشد. کمبود RCT ها یک محدودیت عمده در ارزیابی مداخلات پیشگیرانه است.
تفسیر در تلاش برای انجام اقدامات ابتکاری پیشگیری از خودکشی ، هیچ استراتژی واحدی به وضوح بالاتر از سایرین نیست. ترکیبی از استراتژی های مبتنی بر شواهد در سطح فردی و سطح جمعیت باید با طرح های تحقیقاتی قوی ارزیابی شود.
بودجه برنامه کارشناسی بهداشت روان ، تمرکز بر افسردگی و کالج اروپایی روانشناسی عصبی.
 

تحقیقات جدید نشان دهنده افزایش خوشبختی انجام یک تمرین سریع ذهن آگاهی است

در دوره های استرس شدید زندگی ، مانند بیماری همه گیر COVID-19 ، پیدا کردن منبع جدیدی از خوشبختی خوب خواهد بود. رسانه ها همه اخبار بد را از سراسر جهان پوشش می دهند ، اما حتی گزارش های روزانه شامل روایت روحیه های روحیه دهنده ای است که از قهرمانی کارگران مراقبت های بهداشتی گرفته تا تلاش های جامعه برای گسترش تشویق به شکل هایی مانند "مراسم جشن تولد" انجام می شود. احتمالاً شما قبلاً توانسته اید پخش مستقیم از هنرها را به صورت "کنسرت زوم" یا انتشار رایگان نمایش نامه ها ، موسیقی و فیلم ها پخش کنید.

این افزایش می تواند شما را به خطر بیاندازد و فرصتی برای فرار از مشکلات روزمره ای که در حال حاضر تجربه می کنید به شما می دهد. با این وجود ، آیا قدمهایی وجود دارد که می توانید خودتان برای پیشبرد روحیه خود استفاده کنید؟

طبق یک مطالعه جدید توسط زارا رولند و همکارانش (2020) از دانشگاه یوهانس گوتنبرگ ماینتز ، شما ممکن است از طریق یک دوز ذهن آگاهی لحظه ای هجوم احساسات خود را القا کنید. محققان آلمانی به جای این که ذهن آگاهی را به عنوان یک ویژگی یا تواناییی که برخی از مردم دارند و برخی از آنها ندارند ، بدانند ، پیشنهاد می کنند که شما می توانید ذهن خود را به خواست خود روشن کنید. در آنچه آنها "ذهن آگاهی لحظه ای" تعریف می کنند ، می توانید با پذیرش بیشتر احساسات منفی خود از این هک خوشبختی استفاده کرده و به آنها اجازه دهید در این روند از بین بروند.

همانطور که رولند و همکاران. خاطرنشان کرد: بر اساس تحقیقات قبلی ، افرادی که به فکر داشتن فکر کمتری دارند ، تأثیر منفی کمتری دارند ، در صورت اشتباه پیش می روند ، کمتر تن به تن می کنند ، در تنظیم احساسات خود بهتر عمل می کنند و فقط ساده تر احساس می کنند. نویسندگان نظریه مانیتور و پذیرش (MAT) را به عنوان بالقوه مسئول این نتایج مفید ذکر می کنند. به گفته MAT ، "نظارت بر احساسات فعلی شخص ، پاسخ های عاطفی نسبت به تأثیرگذاری بر محرک های مربوطه را افزایش می دهد. با این حال ، اگر این تجربیات عاطفی مشاهده شده نیز پذیرفته شوند ، این می تواند با کم کردن احساسات فعلی و کاهش گذر از آن ها ، پاسخ های عاطفی را کاهش دهد. »(صفحه 437).

به عبارت دیگر ، حتی اگر آن محرکهای مرتبط عواطف منفی ایجاد کنند (مانند پوشش رسانه ای همه گیر) ، می توانید با توجه به احساسات بدی که تجربه می کنید از ناامید شدن اجتناب کنید و سپس فقط به آنها اجازه دهید.

هرچند ، گاهی اوقات به دلایلی که کاملاً درونی ایجاد می شوند ، در حین شکوفا کردن یک رویداد گذشته ، روحیه شما تغییر می کند. شاید شما اخیراً با گفتن چیزی که گفته اید بعداً از آن پشیمان شوید ، در یک گپ تصویری با یکی از بستگان روبرو شده باشید. شما سعی می کنید در مورد این مبادله ناخوشایند فکر نکنید ، اما این فکر دوباره و دوباره ظهور می کند ، بدون اینکه هیچ ترجیحی از طرف شما ایجاد شود. شما می خواهید حافظه این رویداد را از هوشیاری خود پاک کنید ، اما به زودی از بین نمی رود ، و روحیه بد شما بی نتیجه ماند.

فلسفه ذهن آگاهی این است که شما سعی نمی کنید افکار یا احساسات منفی خود را غرق کنید ، بلکه در عوض آنها را به جلو و مرکز توجه خود آگاهی می دهید. با انجام این کار ، شما با پذیرش پشیمان می شوید و در روند کار ، روحیه شما به طور متناقض بهبود می یابد. برای افرادی که به طور طبیعی ذهن آگاهی دارند و یا از آموزش ذهن آگاهی برخوردار بوده اند ، این روند تقریباً به طور خودکار اتفاق می افتد ، اما این بدان معنی نیست که اگر شما این توانایی را نداشته باشید ، شانس ندارید.

محققان بر این باورند که شما می توانید به ذهن آگاهی لحظه ای فکر کنید که آیا ذهن آگاهی به طور طبیعی برای شما ایجاد می شود یا خیر. در حقیقت ، دانشمندان آلمانی معتقدند که پس از یادگیری اصول اولیه چگونگی عملی کردن آن ، می توانید ذهن آگاهی را روشن و خاموش کنید. بعلاوه ممکن است بسته به "پویایی تأثیرگذاری" (تغییر خلقی) ریتم های روزمره زندگی خود ، ذهن دیگری نسبت به دیگران داشته باشید.

 

محققان دانشگاه Meinz برای آزمایش پیشنهادشان مبنی بر اینکه می توانید لحظه به لحظه از سلامت خود بهره مند شوید ، تأثیر آموزش ذهن آگاهی را بر ذهن آگاهی و تمایل لحظه ای آزمایش کردند. برای مطالعه ، تیم تحقیق نمونه ای از 125 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد را برای یک کارآزمایی کنترل شده تصادفی 6 هفته ای انتخاب کردند که در آن حدود نیمی در آموزش ذهن آگاهی شرکت کردند و نیمی دیگر در گروه کنترل لیست انتظار قرار گرفتند. افراد گروه کنترل لیستهای درمانی پس از اتمام دوره اول آموزش ، تحت درمان قرار گرفتند.

مداخله ذهن آگاهی به خودی خود به صورت یک جلسه تمرینی هفتگی برگزار شد که در آن شرکت کنندگان در یک تمرین تنفسی شرکت می کردند که در آن از آنها خواسته می شد تا بر احساسات استنشاق و بازدم تمرکز کنند. هرگونه افکار یا احساس دیگری که داشتند ، مورد توجه قرار می گرفتند ، اما مورد قضاوت قرار نگرفتند. هنگامی که آن ایده ها و احساسات نابخردانه در ذهن افراد ظاهر شد ، آنها باید دستورالعمل های هدایت توجه خود را به نفس خود دنبال کنند. هدف از مداخله ایجاد روحیه شادی دلگیرانه نیست ، بلکه "بهبود واکنش عاطفی و بهبودی عاطفی و اجرای یک موضع پایدار ، آرام و مثبت" است (صفحه 439).

رولند و همکارانش با استفاده از یک روش از روش شناخته شده به عنوان نمونه گیری از تجربه به نام "ارزیابی آمبولاتور" ، از شرکت کنندگان خواستند تا هنگامی که به طور تصادفی در طول روز از طریق یک برنامه تلفن هوشمند خواسته شده ، سنجش ذهن آگاهی را انجام دهند. سنجش ذهن آگاهی از شرکت کنندگان خواسته است که چقدر آنها از آنچه در آن لحظه اتفاق می افتد آگاه بودند.

در همین زمان ، شرکت کنندگان همچنین رتبه بندی هایی از تأثیر مثبت و منفی خود را با استفاده از مقیاس بهره برداری از احساسات مثبت مانند خوشحال ، هیجان زده و راضی و همچنین حالات عاطفی منفی مانند اضطراب ، عصبانیت و غمگینی ارائه کردند. محققان همچنین به عنوان بررسی نقش آگاهی ذهن ، در مورد میزان مشارکت کنندگان گزارش کردند که قادر به مشاهده ، توصیف ، پذیرش بدون قضاوت هستند و با آگاهی در مقیاس نادر و همیشه عمل می کنند.

 

بنابراین ، می بینید که بین ذهن آگاهی که معمولاً احساس می کنید و ذهن آگاهی که در یک زمان معین تجربه می کنید ، تفاوت وجود دارد. برای بررسی این مسئله ، از خود بپرسید که آیا احساس می کنید بدون تلاش زیاد بر اساس "معمولی" وارد این حالت شوید و سپس از خود بپرسید که آیا الان این کار را انجام داده اید یا خیر. با خوشبختی ، شما در واقع این مقاله را می خوانید و به جای اینکه به ذهن خود اجازه دهید از فکر کردن برای انجام کارهایی که بعد از اتمام کار می کنید سرگردان شوید ، به کلمات متمرکز می شوید. وقتی به ذهن متبادر می شوید ، فقط به وضعیتی که در آن قرار دارید تصحیح می شوید. شما در مورد آن مکالمه ویدیویی قبلی با بستگان فکر نمی کنید که مطابق آنچه پیش بینی شده بود پیش بروید ، و همچنین برنامه ریزی وعده غذایی بعدی خود را ندارید.

همانطور که نویسندگان پیش بینی کرده اند ، اختلاف نظر در تأثیر مثبت بین افراد بالاتر و پایین در ذهن آگاهی وجود دارد. با این حال ، حمایت از ایده ذهن آگاهی لحظه ای به عنوان اضافه کردن بالاتر از سطح توانایی عمومی یک فرد ، آموزش ذهن آگاهی به افراد کمک می کند تا در لحظه ای که به نوبه خود مربوط به یک مارپیچ رو به بالا است (ص 447) ، ذهن آگاه تر می شوند. تأثیر مثبت بر خود ساخته شده است. هرچه مردم در ذهنیت لحظه به لحظه بهتر می شدند ، علاوه بر این ، احتمال کمتری از حالت مثبت به روحیه منفی تغییر می یافت. به نظر می رسد که آموزش ذهن آگاهی به افراد کمک می کند تا در این "موضع پایدار ، آرام و مثبت" کمک کنند و از سر گیر شدن در حالت بد خودداری کنند در صورت ورود لحظه به لحظه.

مطالعه آلمانی بینش یک هک خوشبختی بسیار کاربردی را ارائه می دهد. لازم نیست که "سعی کنی" شاد شوی یا وقتی که نیستی با خود ناراحت شوی. به جای اینکه اصلاً روی احساسات خود تأثیر نگذارید ، متوجه شوید که چه حول و حوش شما اتفاق می افتد یا در درون شما. تمرکز روی تنفس یک توجه خوب است زیرا باعث می شود غیر از احساسات خود از چیزی آگاه شوید. شما مجبور نیستید همیشه در مورد تنفس خود فکر کنید ، اما آموزش های ارائه شده توسط آن نوع مراقبه می تواند به شما کمک کند هنگام شروع ورود به قلمرو روحیه منفی ، نسبت به خود قضاوت کنید.


مرزهای فزاینده گیج کننده بین دو حرفه کمک کننده

این یک خلاصه مقاله-دوستانه برای مخاطبان است که در مقاله دیدگاههای روانشناسی منتشر شده است. مقاله و منابع موجود در اینجا قابل بارگیری است.

بیماران روانپزشکی که به طور روان درمانی توصیه می شوند ، به طور فزاینده به دنبال "مربیان زندگی" هستند. اگرچه مربیان به کار خود به عنوان درمان اشاره نمی کنند - "مربیگری درمانی نیست" یک مانترا اغلب ذکر شده است ، اما توضیحی که اغلب برای مربیگری ارائه می شود این سؤال را ایجاد می کند که مربیگری زندگی در کجا به پایان می رسد و درمان شروع می شود. با کمال تعجب ، بیماران می توانند دو حرفه کمک را اشتباه بگیرند ، که خطرات احتمالی را ایجاد می کند.

منابع قدیمی به "مربیگری" روی آموزش و ورزشکاری متمرکز شده بود. این کلمه در قرن گذشته وارد دنیای تجارت شد و در دهه 1990 و 2000 محبوبیت زیادی پیدا کرد. از تمرکز بر آموزش رهبری و توسعه کارکنان ، به نظر می رسید که فرضیه مربیگری گسترش یابد تا همه مشکلات زندگی را شامل شود ، همانطور که با تصویب منیکر "مربی زندگی" پیشنهاد شده است ، با پیشنهاد خود از یک حرفه ای که از لحاظ تئوری می تواند به شما کمک کند هر چیزی.

مربیگری زندگی به یک صنعت میلیارد دلاری تبدیل شده است ، که بخشی از آن به دلیل ننگ است که هنوز در مراقبت از بهداشت روان در ارتباط است ، سرخوردگی از مدل های سنتی و عدم نیاز بزرگ به کمک. علاوه بر این ، سهولت نسبی برای تبدیل شدن به مربی زندگی وجود دارد ، زیرا هیچگونه آموزش دقیق یا اامات مجوز ، هیچ انتظاری از نظارت و هیچ چارچوب قانونی روشنی برای حاکمیت وجود ندارد. نتیجه یک حرفه جدید مختل کننده است که می توان با روان درمانی همپوشانی کرد.

هنگام تمایز مربیگری از روان درمانی ، چندین ویژگی برجسته می شود. گفته می شود که مربیگری بیشتر همکاری می کند - مربی همیشه بهترین را نمی داند. در گذشته نمی ایستد. این نتیجه گرا است و هدف آن به حداکثر رساندن ظرفیت است نه احساسات را پردازش می کند. کوتاه مدت است؛ تمرکز آن باریک است. این غیررسمی است ، از جمله موضوعات مربوط به زمان جلسه و مکان ، تماس بین جلسات ، خود افشای مربی و روابط دوگانه در خارج از مربیگری. برای افرادی که بیماری روانی ندارند ، در نظر گرفته شده است. سرانجام ، فاقد درمان بهداشت روان ننگ است.

با این وجود ، این تمایزات ، مربیگری زندگی را به سختی از روحیات درمانی جدا نمی کند ، همانطور که امروزه به طور معمول انجام می شود. چندین دهه پیش ، در حال حاضر ، شناخت درمانی رفتاری (CBT) ارتباط قدرت را از درمانگر آگاه به نفع یک سطح بیشتر ، رویکرد مبتنی بر همکاری بین بیمار و درمانی که به عنوان تیم همکاری می کنند ، دور کرد. CBT ویژگی های دیگری نیز داشت که در اینجا مرتبط هستند: قرار بود که 15 تا 20 جلسه-محدود باشد و علائم خاص یا مشکلات تأثیرگذار بر بیماران در "اینجا و اکنون" را هدف قرار دهید تا اینکه به صورت علنی از موضوع به مسئله دیگر ادامه دهید. .

علاوه بر این ، با وجود ادامه دفاع از مرزهای واضح با بیماران و هشدار از همراهی آنها در سایر نقشها به غیر از درمانگر ، میدان درمانی به سمت کمتر رسمیت در طول زمان جلسه و مکان و دسترسی به پزشک بین جلسات تکامل یافته است. این امر تا حدودی به دلیل مداخلات از راه دور انجام می شود که گزینه های درمانی انعطاف پذیر تری نسبت به مدل های سنتی دارند.

بنابراین ، هنگامی که صحبت از همکاری با مشتریها با روحیه تیمی یا اتخاذ رویکردی آینده نگر ، مختصر ، متمرکز و نسبتاً غیررسمی است ، نمی توان گفت مربیگری زندگی با روان درمانی تفاوت چشمگیری دارد. در مورد تمایزات انجام شده با روان درمانی براساس سلامت روان و ننگ مشتری چگونه است؟ این استدلال که مربیان زندگی با افراد سالم کار می کنند ، در حالی که درمانگران با افراد ذهنی روبرو هستند ، فرض بزرگی را بر عهده دارد - اینکه مربیان قادر به تشخیص بیماری روانی هستند و قبل از شروع مربیگری به جاهای دیگر مراجعه می کنند. با توجه به اینکه اکثر مربیان آموزش رسمی بهداشت روان را برای تشخیص بیماری روانی دریافت نکرده اند ، قابل درک است که ممکن است شرایط جدی روانپزشکی از دست رفته باشد.

ادامه مطلب


روانشناسی

تحقیقات جدید نقش "در حال حاضر" بودن را برای افراد مختلف بررسی می کند.

اخیراً دو مطالعه جدید و نامربوط با هم پیدا کردم که در کنار هم شواهد جدیدی در مورد تأثیر عملکرد ذهن آگاهی ارائه می دهند. فرد به تأثیر بالقوه بودن بودن "در آن لحظه" نگاه کرد ، وقتی با مشکلات استرس زا یا چالش هایی روبرو هستید که اغلب در زندگی روزمره بروز می کنند - شاید حتی بیشتر از این ، هم اکنون ، در طول همه گیری. آیا واقعاً کمک می کند؟ یا می تواند مانع از فهمیدن آنچه شما باید انجام دهید برای کاهش استرس شما باشد؟ مطالعه دیگر همچنین به ذهن آگاهی نگاه می کند ، اما با تمرکز گسترده تری: چگونه ممکن است در طول سال ها با تغییر در سالها ، بر بهزیستی تأثیر بگذارد یا مانع آن شود.

علاقه به تمرین ذهن آگاهی در سالهای اخیر به عنوان روشی برای کمک به شما در متمرکز بودن و محور ماندن در مقابل حواس پرتی احساسات و افکار ، به جریان اصلی تبدیل شده است. بسیاری از افراد آن را در زندگی روزمره خود تمرین می کنند ، و این امر در محیط کار و توسعه رهبری نیز اعمال می شود.

یک مطالعه جدید از محققان در دانشگاه ایالتی کارولینای شمالی به طور خاص بررسی کرده است که چگونه ماندن در مرکز و زندگی در لحظه به استرس روزمره کمک می کند ، در مقایسه با استراتژی های مقابله و تلاش برای برنامه ریزی برای جلوگیری از استرس آینده. آیا ماندن در لحظه یا بهتر برای شرکت در "مقابله پیشگیرانه" مفیدتر است؟

محققان دریافتند که این یا نیست یا نیست. این مطالعه شامل 223 نفر - نیمی از بزرگسالان جوان در اواخر دهه 30 ، نیمی از 60 تا 90 سال بود و آنها سطح هوشیاری خود را با گذشت زمان گزارش کردند. این شواهد نشان داد که تلاشهای پیشگیرانه برای کاهش اوضاع تنش زا در موقعیت های خاص کمک می کند - اما فقط در صورت همراهی با ذهن آگاهی. در آن روزهایی که شرکت کننده گزارش از هوشیاری پایین داشت ، استراتژی پیشگیرانه سود خود را برای به حداقل رساندن تأثیر استرس روزانه از دست داد.

در یافته های این گزارش ، این یافته ها برای مقاومت در برابر ساختمان و سازگاری در مواجهه با حوادث و احساسات مزاحم دارای اهمیت هستند. به گفته یکی از محققان ، شواون نوپرت ، "نتایج ما نشان می دهد که ترکیبی از مقابله فعال و ذهن آگاهی بالا باعث می شود که افراد شرکت کننده در تمام سنین نسبت به عوامل استرس زا روزانه مقاومت بیشتری نشان دهند."

کسانی که بیشتر مستعد به دنبال جاده در موقعیت های آینده هستند و چگونه استرس بالقوه خود را که ممکن است بوجود بیاید به حداقل می رسانند "ممکن است تمایل بیشتری برای فکر کردن به آینده به قیمت باقی مانده در زمان حال داشته باشند." البته نکته منفی وجود دارد که جستجوی بیش از حد در جاده می تواند توجه شما را از برخورد با استرس در شرایط فوری دور کند. نوپرت خاطرنشان کرد که تمرکز بیشتر بر روی تمرین ذهن آگاهی ممکن است برای افراد دارای آن گرایشها مفید باشد. این مطالعه در ژورنال شخصیت و تفاوت های فردی منتشر شد.

این یافته ها ، به نوعی ، یک مطالعه جدید دیگر را تکمیل می کند که چندین ویژگی ذهن آگاهی را به طور گسترده تر بررسی کرده است: در رابطه با سن و بهزیستی کلی. این تحقیق ، از دانشگاه فلیندرز در استرالیا ، ذهن آگاهی را به عنوان توانایی آگاهی از تجربیات شخص و توجه به لحظه حاضر با روشی هدفمند ، پذیرنده و غیر قضاوتی تعریف کرده است.

محققان در این خلاصه تأکید کردند که استفاده از تکنیک های ذهن آگاهی می تواند در کاهش استرس و پیشبرد پیامدهای مثبت روانی مؤثر باشد. در اینجا ، آنها به دنبال بررسی رابطه بین پیری - از میانسالی به بعد - و ظرفیت هایی مانند توجه به لحظه حاضر بودند. غیر داوری بودن؛ پذیرش تغییرات مربوط به سن و کلی احساسات مثبت.

 

این مطالعه ، در سالمندان و سلامت روان منتشر شده است. با 623 شرکت کننده بین 18 تا 86 سال انجام شد. محققان دریافتند که وجود خصوصیات فوق در بین شرکت کنندگان مسن با بهزیستی کلی بیشتر همراه است. در واقع ، به گفته نویسنده پیشرو ، لی مالو ، "ما دریافتیم که روابط مثبت بین جنبه های ذهن آگاهی و بهزیستی از دوران میانسالی به بعد قوی تر می شود."

تیم ویندزور ، محقق اضافه شده ، گفت: "ذهن آگاهی به طور طبیعی با زمان و تجربه زندگی می تواند توسعه یابد. اهمیت ذهن آگاهی برای بهزیستی نیز ممکن است هرچه پیرتر می شویم افزایش یابد ، به خصوص توانایی تمرکز روی لحظه حاضر و نزدیک شدن به تجربیات به روشی غیرقابل قضاوت. " و ، "این ویژگی ها در سازگاری با چالش های مربوط به سن و ایجاد احساسات مثبت مفید هستند."

به طور کلی ، این یافته ها حاکی از آن است که حداقل برای برخی از افراد مسن ، اهمیت ذهن آگاهی برای بهزیستی ممکن است با پیر شدن بیشتر اهمیت پیدا کند. یعنی امکان تمرکز روی لحظه حاضر و نزدیک شدن به تجربیات زندگی به روشی غیرقابل قضاوت ممکن است در حین حرکت در پیری و گذارهای زندگی ، یکی از عناصر اصلی احساسات مثبت و بهزیستی کلی باشد. به عنوان مثال ، "توانایی قدردانی از ماهیت موقتی تجربیات شخصی ممکن است به ویژه برای نحوه مدیریت افراد اهداف روزانه خود در نیمه دوم زندگی از اهمیت ویژه ای برخوردار باشد."

دکتر ترانه موذنی

drtaranehmoazeni


بخشش و فراموشی توصیه هایی است که از دوران نوجوانی و بزرگسالی من از طریق نسل های حافظ صلح ، کمدی تلویزیونی و فیلم ها و مادران فرزانه منتقل شده است. اما آیا این ضرب المثل به همان راحتی که به نظر می رسد آسان است؟ ببخشید؟ شاید. فراموش کردن؟ هرگز. بیش از سه دهه بعد ، من هنوز پسری را که در مدرسه ابتدایی مرا مورد تمسخر و ترور قرار داد ، مرا بخواند و در دوران تعطیل به من توهین کند ، بخشیده یا فراموش نکرده ام. یا آن دو جفت پیرمردی که به طور ناخوشایند بد دهنی های نژادپرستانه می کردند ، سپس به من و دوستانم ، گروهی از دختران دبیرستان ، که بی گناه از یک شب بیرون رفتن در شهر لذت می بردند ، می خندیدند. در آن زمان نیز یک دوست خوب قول داده بود که به یک رویداد مهم خواهد آمد اما حاضر به حضور نشد. او از همان زمان برای عذرخواهی تماس گرفته است ، اما من هنوز هم نمی توانم خودم را برای از بین بردن دوستی خود بیاورم. از نظر من و شما هر دو ، اینها تخلفات جزئی و ناچیز در طرح بزرگ امور هستند. با این وجود ، وقتی این خاطرات دوباره ظاهر می شوند ، آسیب و عصبانیتی که ایجاد می کنند هنوز مانند تازه و خام احساس می شود. اگر این شرورهای ناچیز و بی اهمیت گذشته من هستند - تصور کنید که من باید درمورد کسانی که از راه های عمیق و نتیجه گیرتر به من ستم کرده اند چه احساسی داشته باشم. کافی است بگویم که من تنها کسی نیستم که با خوشحالی به کینه می چسبد. همانطور که معلوم شد ، من نیز در انتهای کینه بوده ام. من به دیگران ظلم کردم ، گاهی اوقات ناخواسته ، و جرایم من هنوز بخشیده نشده و فراموش نشده اند. یکی از آشنایان دوستانه سابق از یک دهه پیش خیلی زود با من تماس گرفت و مرا متهم کرد که به دوستانه خود خیانت کرده ام با قرار گذاشتن با شخصی که به او علاقه داشته است. مهم نبود که هم داستان و هم دوستی مفروض ما را به گونه دیگری یادآوری می کردم. برای او ، من یک جنایت غیرقابل توجیهی مرتکب شده ام ، جرمی که کینه ای آنقدر قدرتمند را متحمل شده بود ، که پس از یک دهه سکوت ، به سیل خشمگین پیام های عصبانی فیس بوک سرازیر شد ، و با قاطعیت کامل ابراز داشت که من بدترین فرد روی کره زمین هستم . واضح است که گذشته بسیار فراموش شده نبود. علم به ما می گوید که نگه داشتن نفرت یا هر نوع منفی برای این موضوع ، به سلامت روحی و جسمی و خوشبختی ما آسیب می زند. مارک براکت ، استاد دانشگاه ییل ، ​​در یک پست متوسط ​​توضیح داد ، احساسات منفی مانند "اضطراب ، عصبانیت ، غم و استرس با رفتارهای ناسالم مانند رژیم غذایی نامناسب ، سیگار کشیدن ، نوشیدن بیش از حد ، عدم تحرک بدنی و انزوای اجتماعی ارتباط تنگاتنگی دارند" می تواند منجر به بیماری های قلبی ، سرطان ، دیابت نوع 2 ، اعتیاد و زوال عقل شود. به ویژه خصومت و عصبانیت اغلب با بیماری قلبی در ارتباط است. وی خاطرنشان کرد: "مردانی که بالاترین سطح خشم را گزارش می کنند ، دو و نیم برابر بیشتر از مردان دیگر دچار حوادث قلبی می شوند". Pexels / CCO منبع: Pexels / CCO هیچ منفی در نگه داشتن منفی وجود ندارد ، اما با وجود این منطق روشن ، ما اغلب حاضر نیستیم کینه های خود را رها کنیم. آیا این به ما یاد داده می شود که انتقام جویانه باشیم یا ذاتاً در DNA ماست؟ ریشه های کینه 100000 ساله به نظر می رسد دکتر پنی اسپایکینز ، باستان شناس در دانشگاه یورک فکر می کند که این مورد دوم است. در حقیقت ، او معتقد است توانایی انسانهای اولیه در داشتن کینه چیزی است که جمعیت را برای گسترش و رشد کاتالیز می کند ، و در نهایت دنیای مدرن را همانطور که می شناسیم نتیجه می دهد. انسانهای اولیه بسیار آهسته مهاجرت کردند و تا حد زیادی توسط موانع زیست محیطی محدود شدند. او می گوید ، اما 100000 سال پیش ، چیزی در روابط اجتماعی تغییر کرد. همانطور که بشر برای بقا بیشتر به یکدیگر اعتماد می کند ، تمایل بیشتری به شناسایی و مجازات کسانی که به آنها خیانت کرده اند نیز می شود. بنابراین ، یک جنبه "تاریک" از طبیعت انسان متولد شد. سرانجام ، این "اختلافات اخلاقی که ناشی از اعتماد شکسته و احساس خیانت بود ، مکررتر شد و انگیزه انسانهای اولیه برای ایجاد فاصله بین آنها و رقبا بود." اسپایکینز می گوید ، اگر گروهی از مردم به دنبال انتقام گیری از شما هستند ، این می تواند "انگیزه ای قوی برای فرار از بین بردن و تقریباً انجام هرگونه خطر برای این کار باشد." بنابراین ، افراد جوامع خود را در جستجوی متحدان جدید در مکان های دور ترک می کنند. فاقد انتخاب زیاد ، این انسانهای اولیه که روزگاری به راحتی در علفزارها و جنگلهای آزاد آفریقا و آسیا زندگی می کردند ناگهان مجبور شدند به "مناطق دورتر ، پر خطر و غیر مهمانسرا" به شمال اروپا یا از طریق دریا به استرالیا و جزایر اقیانوس آرام مهاجرت کنند برای جلوگیری از آسیب. تحقیقات Spikins نشان می دهد که چگونه کینه و خشم نقشی اساسی در رشد و توسعه جمعیت جهان داشته است ، و این یک ویژگی متحول کننده برای بقای ما است. با این حال ، این به یک سوال اساسی و در عین حال مهم پاسخ نمی دهد. چرا کینه ها حال ما را خیلی خوب می کند؟ یا بهتر بگوییم ، چرا بسیاری از ما می توانیم با Madeline Martha Mackenzie از Big Little Lies همدردی کنیم ، که این احساس پیچیده را با خوشحالی در آغوش می کشد: "من کینه های خودم را دوست دارم. من مانند حیوانات خانگی کوچک به آنها تمایل دارم. "


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها